اشعار و نوشته های من
اشعار و نوشته های من
این اشعار کوچک،تقدیم به بزرگ کسی که رفت تا من همیشه زنده بمانم...
نوشته شده در تاريخ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, توسط بلدرچین |

 

مرا بار دیگری پذیرا باش
می دانم پذیرایی ام سخت است
می دانم پذیرایی ام چو زهر تلخ است
می دانم این بارِ چندین است و دلت درد است
 
مرا بار دیگری پذیرا باش
بی تو زندگی ام بی معناست
بی تو زندگی ام فقط یک رنگ است
و آن رنگ جز رنگ زهر غم نیست
 
مرا بار دیگری پذیرا باش
چون خانه ایی جز قلب باعشقت ندارم
بی تو خانه ای برای ماندن ندارم
بی تو یک ذره امید و جان ندارم
 
مرا بار دیگری پذیرا باش
می دانم خطا کرده ام
می دانم قلبت را با لرز هم خانه کرده ام
می دانم رنگین کمان قلبت را ویرانه ای سیاه کرده ام
 
مرا بار دیگری پذیرا باش
مرا بار دیگری میهمانِ خانه ی قلبت کن
مرا بار دیگرهم سفره ی دلت کن
من هم سفرِ لحظه هایت بودم،مرا یادی کن
 
 
مرا بار دیگری پذیرا باش
قلبِ من که فقط دستانِ تورا طلب می کند
دلِ من که آرامگهی جز یاره دل رُبایش ندارد
چشم هایم صدایت می کند، شعری زِ عشق تلاوت می کند
 
مرا بار دیگری پذیرا باش
خانه ی قلبم بی تو ذره ای احساس ندارد
خانه ی شهر دلم بی تو دیگر چه ارزش دارد
مرا درین بی کسی رهایم کن...


نظرات شما عزیزان:

ترنم باران
ساعت22:49---16 اسفند 1391
اما میتونی بکنیش مکن یا رهای مکن
چون اینطوری تا آخر آدم با حسه خاص میاد اما کلمه آخر کله حستو میریزه بهم.
باشه داداشی میگم به بچه ها.


ترنم باران
ساعت18:57---13 اسفند 1391
داداش تو آخره شعرت گفتی منو درین بی کسی رهایم کن!!! ینی این همه گفتی پذیرا باش بد میگی رهایم کن؟


پاسخ: عزیزم برای نظم شعری اونجور اورده بودم.مرسی ازاینکه شعرام رو میخونی.این وبلاگ رو به دوستای ادبیات دوستت بده.تشکر


sib909
ساعت19:44---12 اسفند 1391
هرجا شعرتون از نظم شعر کلاسیک فارسی خارج میشه دوستترش میدارم. موفق باشید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: